گاهی ارزش واقعی لحظه را،
تا زمانی که به یک " خاطره " تبدیل شود؛
نمی فهمیم ...
سلام
دیگر هیاهوی شهر آزارم نمیدهد. راستش را بخواهی، این روزها جُز رنگهای چشمنواز و همصحبتیهای مطبوع و دِلچَسب، نه چیزی میبینم و نه چیزی میشنوم. نور. این روزها زندگیم آغشته است به نورِ بینظیری که از مَـنافذِ پوستم رد میشود و درونم را روشن میکند. گاهی فکر میکنم چه چیزی میتواند بهتر از کُنجِ دِنجی باشد که در آن خوش بگویی و خوش بشنوی؟ گاهی فکر میکنم، زیباییِ زندگی حدّی ندارد.
belinskicafeclub
خ.کریمخانزند به سمتِ م.هفتِتیر، نبشِ ماهشهر.
همه نظرها (۰)